-
باید بین شش و هجدهقدم مستقر شود تا گل بزند
-
حرکت رو به جلوی فکری
-
برنامه ریزی برای موفقیت تیم خاص!
-
شکست مدعیان در روز تساوی شیرازیها
-
اجازه نداریم درباره ذوبآهن حرفی بزنیم
-
ایست قلبی داخل رختکن!
-
ثریا آقایی: حضورم در المپیک آرزوی بقیه را بزرگتر می کند
-
ستاره ها به دنبال تیم
-
پوچتینو نه آرتتا است و نه سولشر
-
جباری: لیگ بدون مربی وبازیکن خارجی آماتور است
-
مستحق عنوان مرد سال آسیـــا هستم
-
کشتی بهترین است یا بدترین؟!
-
بیخیال اوضاع بد بینالمللی!
-
زیدان ایرانی در مسیر صعبالعبور یادگیری
-
از دوربینهای جادهای تا اسپانسر برای VAR خارجی
- عالی
- خوب
- متوسط
- ضعیف
توصیه فنی فتحآبادی به آرمان رمضانی
باید بین شش و هجدهقدم مستقر شود تا گل بزند
غلامرضا فتحآبادی یکی از برترین سرزنهای تاریخ فوتبال ایران است که نامش در کنار سایر بزرگان و مهاجمان سرزن فوتبال ایران باقی مانده است؛ مهاجمی که سابقه بازی در دو تیم سرخابی پایتخت را دارد. خوشوبش با این پیشکسوت به یادماندنی و استفاده از تجاربش در امر سرزنی بهانهای شد تا دقایقی پای صحبتهای یکی از سرزنان اسبق قهار فوتبال ایران بنشینیم.
الگوی شما در سرزنی چه مهاجم یا مهاجمانی بودند؟
در فوتبال ایران مهاجمان بزرگ زیادی حضور داشتند اما با احترام به تمامی آنها الگوهای سرزنی من غلامحسین مظلومی و همایون بهزادی بودند، در واقع از لحاظ فنی این دو مرحوم در زمان فوتبالشان الگوهای من بودند و همیشه سعی میکردم نوع و روش بازی آنها را با دقت کامل تماشا کنم؛ بزرگانی که واقعاً بهترین بودند و انشاءالله روحشان قرین رحمت الهی قرار بگیرد.
اما از نظر بعضیها کریم باوی بهترین سرزن فوتبال ایران است.
ما در امر سرزنی چند نوع سرزدن و پرش داریم که فکر میکنم آقاکریم پرش سهگام میزد و خوب میپرید اما مهاجمانی داریم که درجا خیلی خوب میپریدند که اگر حمل بر خودستایی نشود خودم در این امر بهترین بودم. این نوع سرزدن و پریدن تکنیک خاص خودش را دارد. در حال حاضر هم ما مدافعی مثل سیدجلال را داریم که درجا عالی میپرد و یکی از نکات برجسته این مدافع خوب با وجود سن و سالش استفاده و پریدن درجا به شکل بسیار خوبش است که توانسته در ضربات هوایی هم مانند دفع کردن ضربات زمینی از او چهرهای موفق بسازد.
دوست داریم از شما در مورد آرمان رمضانی هم بپرسیم چون شما متخصص سرزنی هستید. به نظرتان چگونه باید از این مهاجم استفاده شود تا او بیشترین کارآیی را داشته باشد؟
آرمان رمضانی، مهاجم بسیار خوشقد و قامتی است که باید بیشتر از این به او روحیه بدهند تا او به بیشترین و بالاترین مرتبه روحی برسد. رمضانی باید زوج عبدی در خط حمله و بیشتر از او استفاده شود. عبدی خودش را در پرسپولیس اثبات کرده؛ مهاجمی که روی زمین بهتر از هوا کار میکند از همینرو زوج عبدی که روی زمین تبحر دارد و آرمان که تخصصش بیشتر بازی هوایی است، میتواند به خط حمله پرسپولیس صلابت بیشتری بدهد. من فکر میکنم دقایق استفاده از رمضانی باید بیشتر شود. او در بازی مقابل نساجی خوب کار کرد و روی گل هم تأثیرگذار بود اما این مهاجم هنوز در کانون توجه اصلی کادر فنی قرار نگرفته در حالی که با روشی خاص حتماً میتوان از او بیشترین بهره را گرفت.
منظورتان این است که فقط از او در امر زدن و به قولی ساباندن توپهای اول برای بقیه عناصر تهاجمی استفاده نکنیم؟
دقیقاً منظور من همین بود. وقتی بازیکنی و سرزنی مانند آرمان رمضانی دارید که قادر است ضربات سرش را بالای سر هر مدافعی بزند باید توپها را بین خط هجده و ششقدم برای او ارسال کنید تا او در نقش گلزن ظاهر شود و ساختن گل اولویت دوم او باشد. قطعاً اعتماد به نفس بیشتر و بازی دادن دقایق بیشتر حتماً میتواند به سود پرسپولیس و آرمان رمضانی باشد.
خود شما هم در زمان بازیتان در پرسپولیس و استقلال بیشتر نقش سازنده گل را داشتید یا سرزنی قهار؟
در استقلال با روش 2-4-4 بازی میکردیم و من جلوی چنگیز بازی میکردم. در پرسپولیس هم که بودم روش بازیمان 3-3-4 بود و من و علی پروین و بازیکنی دیگر جلوتر از بقیه بازی میکردیم. یادم هست زمانی که قانون استفاده از بازیکنان بالای 27 سال برداشته شد و مرحوم ناصر حجازی و علی پروین به فوتبالشان ادامه دادند من بیشترین پاس گلها را با ضربه سر برای علیآقا در یک فصل فراهم ساختم که علیآقا بیشترین گلها را زد و ایشان در تقدیری از من گفته بودند که مربیان تیم ملی از بازیکنی با خصوصیات سرزنی من غافل نشوند.
گویا برای خودتان هم اتفاق بدی افتاده.
متأسفانه از ناحیه ران دچار شکستگی شدم اما توکلم به خداست هرچند دوست دارم در این رابطه از حاجابوالفضل انصاری خیلی تشکر کنم که بعد از مشکلی که برایم به وجود آمد خیلی به من لطف و محبت داشتند. یک چیز دیگر را هم فراموش کردم که بگویم؛ وقتی برای بازیکنی مشکل گلزنی به وجود میآید بهتر است برایش یک روانشناس بگیرند تا به او مشاوره بدهد. مثلاً در مورد آرمان رمضانی هم باید از یک روانشناس استفاده کنند؛ موضوعی که خیلی میتواند به آرمان کمک کند.
اعتراف به زیبا نبودن استقلال
حرکت رو به جلوی فکری
رضا حمیدی
سرمربی استقلال به استناد آنچه در صحبتهای اخیر خود به زبان آورده به زیبا بازی نکردن تیمش اذعان داشته و تأکید کرده شاید تیمش از این حیث کارهای نکرده بسیاری دارد.
اعتراف فکری به زیبا بازی نکردن استقلال در واقع یک حرکت رو به جلو است و نباید اظهارات او را ناشی از عجز و ناتوانی دانست. وقتی فکری خود دست میگذارد روی این مشکل کلیدی نشان میدهد که دردهای تیمش را دریافته و میداند منتقدان به واسطه چه دلایلی او را سرزنش میکنند.
شاید اگر فکری وارث تیمی نبود که استراماچونی در لیگ نوزدهم شکل داد اینگونه زیر هجمه قرار نمیگرفت. او تیمی را تحویل گرفته که توانسته در لیگ نوزدهم 55 بار فاتح دروازه حریفان شود. استقلال فصل پیش در واقع تیمی بود سراسر هجومی و صاحب سبک در فاز گلزنی که البته در فصل جاری با وجود ماندن ابزارهای هجومی فصل قبل اما هرگز نتوانسته شمههایی از تیم فصل قبل را در خود نشان دهد و به سیاق آن تیم بازی کند.
آنچه فکری را بیش از همه زیر سؤال برده در واقع همین است که چرا او به رغم در اختیار داشتن مهرههای هجومی فصل قبل و حتی جذب برخی بازیکنان که در بازی هجومی تبحر دارند قادر به تکرار آن نمایش تحسینبرانگیز در فاز هجومی نیست؟
شاید ریشه این سؤال در جدایی بازیکنی طراح همچون علی کریمی باشد اما نباید از یاد برد که استراماچونی در روزهایی که علی کریمی را در اختیار نداشت نیز فوتبالی رو به جلو و هجومی را با استقلال به نمایش میگذاشت و از این منظر هرگز خود را محصور به بازیکنان خاص نمیدانست.
شاید یکی از مهمترین دلایلی که سبب شده فکری نتواند بازی هجومی را در استقلال تکرار و ایضاً زیبایی را بر وجود تیمش تزریق کند، به کارگیری روشهایی کاملاً محتاطانه است. به قول معروف میگویند از کوزه همان تراود که در او است و استقلال هرگز به سمت زیبایی پیش نخواهد رفت مگر آنکه سرمربیاش با افکار هجومی تیم را ارنج کند و مبتی بر آن تیم را تمرین دهد.
فکری که امروز بیش از هر زمان دیگری تغییر در استقلال را احساس کرده و نیک میداند که ادامه این روند تا چه اندازه جایگاهش را در استقلال سست خواهد کرد باید در مسیر تحولات تاکتیکی قدم بردارد و استقلال را با تاکتیکهای جدید که برخاسته از میل و اشتیاق بیحد و حصر به ارائه بازی هجومی است وارد صحنه رقابت کند.
بازی با گلگهر سیرجان که چهارشنبه برگزار میشود میتواند یک سکوی پرتاب باشد برای سرمربی استقلال تا علاوه بر کسب امتیاز کامل تیمش را با فوتبالی زیبا و رو به جلو راهی میدان کند تا آرام آرام از حصار انتقادها فاصله بگیرد و استقلالی بسازد که با تحسین همگان مواجه شود.
حال شاید به قول بهتاش فریبا استقلال اکنون به جز قایدی مهرهای ندارد که بتواند روی زیبا کردن شکل بازی استقلال حساب کند اما مسألهای که باید به آن توجه داشت این است که همین مهدی قایدی تا پیش از ورود استراماچونی به استقلال مهرهای بود عمیقاً رخوت زده که حتی تا آستانه کنار گذاشته شدن از استقلال نیز پیش رفته بود اما سرمربی ایتالیایی به خوبی توانست مهدی را احیا کند و از استقلال تیمی جذابتر پدید آورد.
محمود فکری نیز باید مهدی قایدیهای تیمش را پیدا کند و حرکتی نو را در وجود آنها ایجاد کند. همانگونه که فکری در آخرین اظهاراتش نشانههایی از واقعبینی را از خود بروز داد باید هنر ایجاد تغییر در تیمش را هم داشته باشد.
او که میپذیرد استقلالش با وجود همه ابزارهای هجومی فصل پیش به لحاظ زیبایی تنزل جایگاه داشته به طور قطع قادر هم خواهد بود که فوتبال دیگری را از استقلال به تصویر بکشد به شرط آنکه راه بیرون رفتن از آن را هم بلد باشد.
شاید نیاز باشد فکری گذری به آنچه در نساجی خلق میکرد بیندازد. تیم او به مراتب از تیمی که اکنون از استقلال پدید آورده هجومیتر بود. فکری باید دریابد که در همان نساجی چه میکرد که تیمش به یکی از پراشتهاترین تیمهای لیگ تبدیل شده بود و همان ترفندها را در استقلال نیز پیاده کند تا تیمش از سنگینی انتقادها خلاص شود.
حمله سه جانبه به پرسپولیس
برنامه ریزی برای موفقیت تیم خاص!
یکشنبهای که گذشت روز عجیبی برای فوتبال ایران و باشگاههایش بود چراکه تقریباً نیمی از تیمهای لیگ برتری به برنامهریزی سازمان لیگ معترض شدند و خیلیهایشان تهدید کردند که برنامه باید تغییر کند، با این برنامه بازی نمیکنند و...
پرسپولیس هم البته از این داستانها در امان نماند. تعویق یکروزه زمان بازی با ذوبآهن و البته تعیین تاریخ دربی که باعث میشد استقلال با دو بازی بیشتر پا به بازی سنتی و تاریخی پایتخت بگذارد کاری کرد تا هم تیم اصفهانی حریف پنجشنبه سرخها هم استقلالیها دوباره علیه پرسپولیس شوند. این وسط جواد نکونام، سرمربی فولاد هم که امسال با تیمش در قواره مدعی نشان داده سومین جبههای بود که علیه پرسپولیس شکل گرفت. او به این اعتراض داشت که چرا باید کمتر از پرسپولیس بازی کنند و بازیهایشان چرا بعد از بازیهای پرسپولیس برگزار میشود؟ نکونام گفت: «خیلی جالب است همه تیمها ناراضیاند و خودتان میدانید که فقط کدام تیم راضی است!»
استقلالیها فکر امروز را نمیکردند
محمود فکری در مصاحبه روز یکشنبهاش گفته بود: «اگر قرار بود تعداد بازیهای ما بیشتر از پرسپولیس باشد، همان زمانی که این تیم از فینال لیگ قهرمانان برگشت میتوانستند با ما بازی کنند...»
باشگاه پرسپولیس در جواب استقلالیهای معترض به اینکه پرسپولیس با دو بازی بیشتر وارد دربی میشود در بخشی از بیانیهاش نوشت: «افرادی که با مصاحبههای خود، تمام معادلات لیگ را بههم ریختند و در کوران مسابقات فصل، درخواست دادند پرسپولیسی که درگیر فینال است باید ابتدا بازیهای عقبافتاده خود را برگزار کند و سپس وارد دربی شود، هرگز فکر امروز را نمیکردند خودشان به دردسر بیفتند و حالا حرف و کلامشان 180 درجه دچار تغییر شده است. سایر دوستان هم طوری صحبت میکنند که انگار مدیریت و کادر فنی پرسپولیس طراح مسابقات لیگ است و زمان بازیها را تعیین میکند.»
پرسپولیس تنها گناهش را چهاربار قهرمانی متوالی در لیگ برتر دانست و به این نکته اشاره داشت که این باشگاهها میخواهند با حمله به پرسپولیس از ناکامیهای خود فرار کنند. باشگاه پرسپولیس در بیانیهاش تأکید کرد هیچ تقصیری در این برنامهریزی ندارد ضمن اینکه همیشه مطیع برنامهریزی سازمان لیگ بوده است.
لیگ فصل بعد فقط با یک تیم
بعد از اینکه برخی ارکان باشگاه پرسپولیس از مسکوت ماندن تخلف انضباطی ذوبآهن و تعداد کروناییهایش قبل از فینال آسیا که منجر به لغو آن بازی شد، گفتند در بیانیه یکشنبهشب باشگاه هم به این موضع اشاره شد و باشگاه پرسپولیس آشفتگی امروز را حاصل جواب ندادن به نامههای آنها در خصوص لغو بازی با ذوبآهن دانست. در پی این مطالب در ساعات پایانی یکشنبهشب باشگاه ذوبآهن بیانیه تندی علیه پرسپولیس منتشر کرد.
در این بیانیه باشگاه ذوبآهن ابتدا علیه سازمان لیگ موضع گرفته بود که با تصمیمیات خلقالساعهاش باعث شده بود آنها یکبار بابت سفر به تهران و کنسل شدن بازیشان مقابل پرسپولیس میلیونها تومان ضرر کنند. آنها در بخشهایی از بیانیهشان مستقیماً به پرسپولیس حمله کردند، مثل این جملات: «فدای سر تیم خاص، همه و همه باید تلاش کنند برای حمایت از یک تیم خاص، یک روز میخواهند یک تیم را برای دستگرمی در مسابقات آسیایی بهزور مقابلش بازی دهند، روز دیگر میخواهند برای استراحت بیشتر این تیم، مقابلش بازی تیم را با تأخیر برگزار کنند، اما با بهانههای مختلف... داوری پراشتباه کم بود، برنامهریزی لحظهای هم به آن اضافه شد، تا دست در دست هم دهیم تا تیم خاص را کنیم قهرمان... احتمالاً اگر به تیمهای لیگ برتر، سهمیه واکسن کرونا هم تعلق بگیرد اول این تیم خاص باید واکسن بزند... با این اوصاف شاید بهتر است لیگ برتر فصل بعد تنها با یک تیم برگزار شود.»
بله، ما یک تیم خاص هستیم
این حملات چندجانبه باعث شد تا اعضای تیم و باشگاه پرسپولیس هم ساکت نمانند. ابراهیم شکوری، معاون اجرایی باشگاه در توئیتی نوشت: «وقتی همه علیه تو شدهاند، بدان که مسیرت درست است، تیمی که در فینال آسیا حضور داشته و یکهزار تومان هم از بودجه دولت و بیتالمال استفاده نمیکند، حتماً خاص است، خاص بودنش هم به جایگاه و هوادانش است.»
کمال کامیابینیا هم در صفحه اینستاگرام خود با انتشار پستی عکسی از لوگوی پرسپولیس گذاشت که روی آن یک ستاره به نشانه 3+10 قهرمانی این تیم در لیگ ایران دیده میشد ضمن اینکه چهار ایموجی قهرمانی هم آن را تکمیل کرده بود. کمال در پستش نوشت: «از این لقب یک تیم خاص در بیانیهها خیلی خوشم میآید، چون کاملاً برازنده تیم ماست.»
سیدجلال حسینی، کاپیتان پرسپولیس هم که سعی میکند وارد این ماجراها نشود در استوری اینستاگرامی خود ضمن انتشار تصویر یک مشت گره کرده با لوگوی پرسپولیس نوشت: «تنها چیزی که طغیان نکرده صبر ماست.»
علیرضا اشرف، مدیر رسانهای پرسپولیس هم در واکنش به بیانیه ذوبآهن و صحبتهای استقلالیها در بخش پایانی متن اینستاگرامیاش نوشت: «تمام این سالها پرسپولیس با این توهمها و فرافکنیها متحدتر و قویتر شد و آنقدر در فوتبال ایران یکهتازی کرد که الان ناراحتی هوادارش از قهرمان نشدن در آسیاست نه چیزهای کوچکی که هنوز آرزوی خیلیهاست. پرسپولیس از دل همین لیگی که یکی از زمینهایش چمن مصنوعی وطنی است طی سه سال، دوبار به فینال آسیا رسید. حالا شما هر دروغی میخواهید به هوادارانتان بگویید و تا ابد بهانه بیاورید.»
شکست مدعیان در روز تساوی شیرازیها
ارسام پورحسینی
هفته هفتم لیگ یک با نتایج عجیبی به پایان رسید. در این هفته از رقابتها، پارس جنوبی جم میهمان هوادار بود. این بازی به خاطر تقابل محمد نصرتی و رضا عنایتی و همچنین مدعی بودن ۲ تیم برای صعود به لیگ برتر، از حساسیت بالایی برخوردار بود. در این بازی، پارس جنوبی جم کار را تهاجمی شروع کرد و توانست در دقیقه ۱۴ توسط علی فاتح به گل برسد اما در دقیقه ۲۸ گل خورد. این روند گل زدن و گل خوردن ادامه داشت که در نهایت شکست ۳ بر ۲ را پذیرفت. البته پارس جنوبی جم با این شکست، صدر را از دست نداد اما هوادار به رده دوم رسید. چون استقلال خوزستان هم در هفته هفتم باز هم شکست خورد.
استقلال خوزستان در بازی خانگی مقابل رایکا بابل مثل پارس جنوبی جم با نتیجه ۳ بر ۲ باخت. استقلال خوزستان هم در دقیقه ۴ توسط علی کیانیفر از روی نقطه پنالتی گل زد اما ۳ دقیقه بعد با ضربه زیبایی که علی خسرونژاد زد، بازی به تساوی کشیده شد. بعد از آن بهروز افشار در دقیقه ۱۲ برای میزبان گل زد تا نیمه اول به سود شاگردان امیر خلیفهاصل به پایان برسد. اما نیمه دوم ورق برگشت و رایکا ۲ گل توسط محمد شادکام (۵۹) و صیاد کوکبی (۸۰) زد تا ۳ امتیاز ارزشمند این بازی را با خود به بابل ببرد. دیگر بازی شمال و جنوب، در بوشهر برگزار شد. جایی که شاهین میزبان ملوان بود. این بازی برای هر ۲ تیم که در هفتههای اخیر نتایج خوبی به دست آوردند، اهمیت زیادی داشت که در نهایت با تساوی پر گل ۲-۲ به پایان رسید. نکته جالب اینکه؛ یکی از گلهای ملوان توسط عیسی پرتو مدافع شاهین به ثمر رسید تا یک گل به خودی در این هفته ثبت شود. مس کرمان دیگر تیم مدعی این رقابتهاست که برخلاف دیگر مدعیان، توانست به پیروزی برسد. مسیها که این هفته میزبان بودند توانستند مقابل چوکای تالش به یک برد ارزشمند برسند تا ۱۴ امتیازی شوند و به رده سوم جدول برسند. مس کرمان در بازی این هفته با گل دقیقه ۳ پیمان میری موفق شد به پیروزی برسد. گلریحان البرز هم این هفته توانست با یک گل بادران تهران را شکست دهد. تنها گل این بازی توسط نیما داغستانی در دقیقه ۴۵ از روی نقطه پنالتی زده شد تا شاگردان میثم منیعی مقابل تیم محسن عاشوری پیروز شوند. نود ارومیه تیم قعر جدولی است که این فصل ظاهراً هیچ انگیزهای ندارد و شبیه شهرداری تبریز در فصل گذشته شده است. این تیم در بازی خانگی مقابل استقلال ملاثانی هم شکست خورد تا همچنان تک امتیازی و در قعر جدول بماند.
گل استقلال ملاثانی را میلاد پاکپرور در دقیقه ۱+۹۰ از روی نقطه پنالتی وارد دروازه نود کرد. خوشهطلایی ساوه دیگر تیم پایین جدولی است که تا الان نتوانسته نتایج خوبی بگیرد. خوشهطلایی در بازی مقابل شهرداری آستارا هم شکست خورد تا ۳ امتیازی در رده هفدهم جدول بماند.
گلهای تیم پایان رأفت را رضا فخری (۲۹) و بهزاد سلطانی (۴۵) زدند و تلاش خوشهطلایی در نیمه دوم راه به جایی نبرد تا یک شکست دیگر در کارنامه سهراب بختیاریزاده ثبت شود. با این نتیجه، احتمال تغییرات در کادرفنی خوشهطلایی بیش از هر زمانی شده که باید دید این اتفاق میافتد یا نه. خیبر خرمآباد با سرمربیگری عبدالله ویسی هم توانست مقابل آرمانگهر سیرجان به پیروزی ۲ بر یک برسد.
گلهای خیبر خرمآباد را عارف رستمی (۲) و جواد نصیر (۷۰) زدند و تک گل تیم قاسم شهبا را هم سجاد حسامی در دقیقه ۶۴ به ثمر رساند. دربی شیراز یکی دیگر از بازیهای مهم هفته هفتم بود که با تساوی ۲-۲ به پایان رسید.
نکته جالب این است که فجر در ابتدا با گلهای فرزان دانا (۳۲) و احسان گنجی (۴۹) از حریف خود پیش افتاد اما تلاش قشقایی به ثمر نشست و با گلهای مرتضی سنجابکی (۷۵) و امین هاشمیفرد (۸۳- پنالتی) موفق شد بازی را به تساوی بکشاند. با این نتایج عجیب و متفاوت هفته هفتم لیگ یک هم به پایان رسید.
کمیته انضباطی درباره پرونده تخلف پزشکی:
اجازه نداریم درباره ذوبآهن حرفی بزنیم
زهره هراتیان مدیر مرکز پزشکی ایفمارک در ارتباط با برگزار نشدن بازی پرسپولیس و ذوب آهن اعلام کرد تیم ذوب آهن تخلفاتی در بخش بهداشتی مرتکب شده است.
هراتیان گفت که گزارش این تخلفات ابتدا به دبیر کل فدراسیون فوتبال و سپس به کمیته انضباطی فدراسیون ارسال شده است.
بعد از آن خبرهایی از برگزاری جلسه کمیته انضباطی در روز دوشنبه این هفته و رسیدگی به این پرونده منتشر شد و صحبت از احتمال اعلام نتیجه ۳ بر صفر به سود پرسپولیس به میان آمد.
با این حال کمیته انضباطی گفته بود که پروندهای به دستشان نرسیده است.
در شرایطی که از همین حالا باشگاه ذوبآهن طی انتشار بیانیهای، فدراسیون فوتبال را متهم به حمایت از تیمی خاص کرده است، فدراسیون تصمیم گرفته هیچ صحبتی درباره پرونده تخلف ذوبآهن نداشته باشد.
حسین عبداللهی، دبیر پیشین و عضو فعلی کمیته انضباطی درباره این پرونده توضیحی نمیدهد و به خبرنگار ایران ورزشی میگوید: «اجازه نداریم در این رابطه صحبتی کنیم. اطلاعرسانی دقیق درباره پرونده ذوبآهن، از طریق سایت فدراسیون فوتبال انجام خواهد شد.»
همچنین زهره هراتیان در پاسخ به خبرنگار ایران ورزشی اعلام میکند که فعلاً در این رابطه مصاحبهای انجام نمیدهد.
فدراسیون فوتبال تا زمان رسیدگی جدی به پرونده، تصمیم ندارد هیچ صحبتی درباره تخلف پزشکی ذوبآهن داشته باشد. بخصوص که حواشی احتمالی رأی کمیته انضباطی از حالا شروع شده و هر حکمی میتواند حواشی خاص خود را به همراه داشته باشد.
اتفاق تلخ در لیگ دو
ایست قلبی داخل رختکن!
در حالی که قرار بود دو تیم میلادمهر تهران و شهدای بابلسر از ساعت 14 دیروز در هفته دوم لیگ ۲ در ورزشگاه شهید کشوری برابر هم صفآرایی کنند، اما قبل از آغاز بازی تدارکات تیم بابلسر حین انجام کار دچار ایست قلبی شده و جان خود را از دست داد تا همه چیز تحتالشعاع این اتفاق تلخ قرار بگیرد. هومان نادرپور، مربی تیم میلادمهر با تأیید این خبر گفت: «قبل از اینکه بازی شروع شود و در حالی که بازیکنان داخل زمین در حال گرم کردن خود بودند، متوجه شدیم تدارکات تیم حریف که فکر میکنم نامشان آقای درزی است، دچار ایست قلبی شدند. سریعاً به نیروهای اورژانس اطلاع داده شد و چند دقیقه طول کشید تا آنها بالای سر این فرد برسند. متأسفانه این فرد جان خود را از دست داد. اینطور که خبر دارم، تدارکات تیم شهدای بابلسر حتی کارتش هم صادر نشده بود. او چند بار بعد از اینکه داخل زمین آمد و برگشت، داخل رختکن دچار ایست قلبی شد. اتفاق تلخ و ناراحت کنندهای بود و همه حاضران در استادیوم را دچار شوک کرد.»
آرامشم را بیشتر از هر چیزی دوست دارم
ثریا آقایی: حضورم در المپیک آرزوی بقیه را بزرگتر می کند
مصاحبه
آزاده پیراکوه @Apirakouh
بیحاشیه و سر و صدا تمرین میکند و به تکتک اهدافی که برای خودش در نظر گرفته میرسد؛ بدون اینکه قبلش دربارهشان حرفی بزند. این بار هم همین راه را میرود. بدون اینکه کسی برای رشتهاش شانسی قائل باشد، آنقدر خودش را بالا کشیده که حالا رزرو المپیک است و باید چند مسابقه دیگر برود تا سهمیهاش را قطعی کند. صحبت از ثریا آقایی است. دختر 24 ساله و بدمینتونباز ایران که خودش را به عنوان یک استعداد به کنفدراسیون آسیا معرفی کرده و این روزها سختترین شرایط تمرین را پشتسر میگذارد تا امتیازهایش را به اندازه حضور در المپیک توکیو بالا بکشد. او تلاشش را میکند اما یک نگرانی بزرگ دارد. تکلیف حضورش در رویدادهای پیش رو چه میشود؟ میخواهد سهمیه بگیرد تا الهامبخش دختران و پسران دیگر این رشته شود و آنها بدانند که میتوان آرزوهای بزرگ داشت. کسی که سالها بدون حاشیه تمرین کرده و حالا میخواهد دستمزدش را بگیرد. به بهانه یک سالی که برای همه متفاوت گذشته و شرایطی که در مسیر کسب سهمیه المپیک برای ثریا آقایی وجود دارد، با او تماس میگیرم، آنهم درست زمانی که در پارک مشغول تمرین است و میخواهد بعد از تمرین گفتوگو را ادامه دهد.
در پارک تمرین میکنی؟
نه همیشه. موقعی که تماس گرفتید به پارک رفته بودم که بخشی از تمرینات بدنسازیام را انجام دهم. هوا سرد بود اما باید برنامهام را انجام میدادم. در باقی مواقع در سالن تمرین میکنم.
و همه این سختیها برای رسیدن به المپیک است؟
دقیقاً. المپیک قبلی را به خاطر مصدومیت از دست دادم و مجبور به جراحی زانویم شدم اما نمیخواهم این المپیک را از دست بدهم.
چه اتفاقی باید بیفتد تا بتوانی سهمیه المپیک را بگیری؟
بدمینتون هم از آن دسته رشتههایی است که ورزشکارانش مسیر دشواری تا کسب سهمیه المپیک دارند. مسابقات زیادی را باید شرکت کنیم تا بتوانیم در گردونه کسب سهمیه بمانیم. به همین خاطر در دو سال اخیر من در مسابقههای زیادی شرکت کردم تا بتوانم امتیازهای لازم را جمع کنم. خدا را شکر با حضور در این رقابتها و البته نتایجی که گرفتم، الان در رنکینگ 100 قرار گرفتهام و رزرو المپیک هستم اما از سال قبل که کرونا آمد، همه رقابتها لغو شد و معطل ماندهایم که ببینیم چه میشود.
خب این شرایط برای همه ورزشکاران بوده.
درست است. مسألهای که به تازگی برای من نگرانیهایی ایجاد کرده، این است که فدراسیون جهانی چند روز قبل برنامه سال 2021 را داد که این برنامه نشان میدهد تعداد رقابتها نسبت به قبل کمتر شده است و میزبانی همه این رویدادها هم به کشورهای اروپایی داده شده است. این موضوع کمی کار را برای من سخت میکند. سؤالی که این روزها ذهنم رامشغول کرده، این است که آیا من فرصت حضو ر در این رویدادها را پیدا میکنم.
چرا نباید این فرصت را داشته باشی؟
به هر حال این رقابتها در اروپا برگزار میشود و کمی شرایط گرفتن ویزا سختتر از قبل شده. ضمن اینکه با توجه به شیوع ویروس جدید در اروپا و اینکه برخی کشورها مرزهایشان را بستهاند، من نمیدانم دقیقاً چه شرایطی در انتظارم است. اصلاً مسابقهها برگزار میشود یا اینکه فدراسیون جهانی تصمیم تازهای میگیرد. همه این موارد برای من نگرانی ایجاد میکند. اگرچه سعی میکنم این موضوعات روی کارم اثر نگذارد. هدف اصلی من حضور در المپیک توکیو است و از هیچ تلاشی دریغ نمیکنم تا این اتفاق بیفتد. مدت زیادی است که منتظر این روز هستم.
برای المپیک قبل هم شرایط خوبی داشتی اما بدشانسی آوردی.
همینطور است. آن موقع هم خیلی به سهمیه نزدیک بودم اما مصدوم و مجبور شدم جراحی کنم. این بار هم خیلی به سهمیه نزدیک هستم و امیدوارم این مشکل جهانی که برای همه مردم به وجود آمده، مانع من نشود.
کرونا برای ورزشکارانی که در مسیر المپیک هستند، هم تهدید است، هم فرصت. فکر میکنی برای شما کدامش باشد؟
هر دو. فرصت تمرین بیشتر و اینکه شرایط برای همه یکسان بوده است. تمرینات هم تحتتأثیر قرار گرفت. البته من سعیام را کردم تا هیچ فرصتی را در این یک سال گذشته از دست ندهم. تقریباً یک سال شده که تمرینات گروهی ما تحتتأثیر کرونا قرار گرفته است با این حال به صورت مرتب زیر نظر مربی بدنساز، تمریناتم را به صورت آنلاین انجام دادهام. از اواخر اردیبهشت هم 4-3 بازیکن هستیم که به صورت یک روز در میان زیر نظر مربیان تیم ملی و با رعایت پروتکلها تمرین میکنیم. همه اینها را گفتم تا به اینجا برسم که با کمک فدراسیون خللی در تمریناتم ایجاد نشده اما به هر حال یک سال از مسابقه دور بودهام و این موضوع میتواند روی آمادگیام تأثیر بگذارد.
در چند سال اخیر موفقیتهای زیادی داشتی و از زمانی که سن کمی داشتی، در برنامه توسعه کنفدراسیون آسیا قرار گرفتی. به بازیهای آسیایی رفتی و حالا به نظر میرسد سهمیه المپیک مهمترین هدفی است که دنبال میکنی.
الان زمان حضور در المپیک است. من اگر بتوانم این کار را انجام بدهم، به جامعه بدمینتون کمک زیادی میشود. حضور ورزشکاری از این رشته در المپیک باعث میشود ورزشکاران دیگر هم سقف آرزوهای خود را بالاتر ببرند. من امروز آرزوی حضور در المپیک را دارم و تلاش میکنم به آن برسم. وقتی حضور در المپیک در رشته بدمینتون دستیافتنی شود و تعداد بیشتری از ملیپوشان ایران بتوانند به آن دست پیدا کنند، طبیعی است که بدمینتون بازهای کم سنتر، اهدافشان را دیگر روی حضور نمیگذارند. تلاش میکنند تا به سطحی برسند که بتوانند در المپیک برد داشته باشند و چه بسا به مدال فکر کنند. درست است که علایق و انگیزههای شخصی دارم اما تأثیری که روی جامعه بدمینتون میگذارم، خیلی زیاد برایم مهم است.
کسی بوده که برای شما اینطور الهامبخش باشد؟
بله. آقای کاوه محرابی. زمانی که ایشان سهمیه المپیک پکن را گرفتند، خیلی روی من اثر گذاشت. این درست که سن کمی داشتم اما از همان موقع به این فکر میکردم که هر چیزی بخواهیم، عملی میشود؛ البته اگر برایش تلاش کنیم.
یکی از مسائلی که چند سال قبل در رشته بدمینتون حداقل در مورد شما و یکی، دو ورزشکار دیگر، سؤالبرانگیز بوده، این است که هزینه حضورتان در رقابتهای مختلف را خودتان پرداخت میکردید. الان هم شرایط به همین شکل است؟
لازم است یک توضیحی بدهم. مسابقات در رشته بدمینتون بسیار زیاد است و چیزی که در همه جای دنیا مرسوم شده، این است که ورزشکاران این رشته با هزینه خودشان و البته کمکی که از اسپانسرهایشان میگیرند، در رقابتها شرکت میکنند. من ممکن است در سال 20 مسابقه داشته باشم و هزینه این رقابتها با توجه به افزایش دلار خیلی زیاد میشود. در این مدتی که در مسیر المپیک هستم، فدراسیون بخشی از هزینهها را پرداخت کرده و بخشی را هم با توجه به کمک هزینهای که کنفدراسیون آسیا به من میدهد، توانستهام پرداخت کنم. افزایش قیمت دلار شرایط را به گونهای کرده که خیلی سختتر از قبل شده است و من توان پرداخت همه هزینهها را ندارم.
از بین ملیپوشان این رشته، بازیکن دیگری هم هست که شانس کسب سهمیه داشته باشد؟
خانم ثمین عابدخجسته هم در مسابقات مختلف شرکت کردند اما رنکینگ ایشان حدود 150 است و من به سهمیه نزدیکترم. ضمن اینکه در رشته بدمینتون از نظر تعداد سهمیهای که هر کشور میگیرد، محدودیتهایی وجود دارد. برای مثال در رنکینگ یک تا 16، سه بازیکن ژاپنی حضور دارند اما دو نفرشان که رده بهتری دارند، میتوانند سهمیه بگیرند و نفر سوم شانس حضور در المپیک را ندارد و نفر بعد از او سهمیه میگیرد.
در تمام این سالهایی که ورزش کردهای، یکی از بیحاشیهترین ورزشکاران ملی ایران بودهای و حتی مواقعی که مشکلاتی داشتی، ترجیح دادی صحبتی دربارهاش نداشته باشی.
بیشتر از هر چیزی آرامشم را دوست دارم. ورزش قهرمانی سختیهای زیادی دارد اما آنقدر عاشق بدمینتون هستم که نمیخواهم آرامشی که دارم و لذتی که از انجام این ورزش میبرم را با هیچ چیزی عوض کنم.
این روزها در لیگ هم شرکت داری. شرایط لیگ چطور است و آیا کمک مالی خوبی برایت به حساب میآید؟
حضور در لیگ به آمادگیام کمک میکند. مدت زیادی است که مسابقه ندادهام و حالا که با تیم میلاد تبریز در لیگ حضور دارم، فرصت پیدا کردهام که مسابقه بدهم. در مورد مبالغ قرارداد هم همه جور عددی داریم. از یکی، دو میلیون در لیگ قرارداد داریم تا بیست میلیون و یا کمی بیشتر. بستگی به سطح بازیکن، باشگاه و ... دارد.
لیگ برتر تکواندو، راه رسیدن به تیم ملی
ستاره ها به دنبال تیم
ایران ورزشی - بعد از مدتها تعطیلی مسابقات لیگ برتر و همچنین اردوها و مسابقات قهرمانی کشور، حالا لیگ برتر تکواندو قرار است کار خود را از سر بگیرد. مسابقاتی که ظاهراً جذاب هم خواهد بود چرا که تمام ستارهها به دنبال تیم هستند تا بتوانند با حضور در این مسابقات شایستگی خود را برای رسیدن به تیم ملی نشان بدهند. هفته گذشته بود که فریبرز عسگری اعلام کرد در نبود مسابقات انتخابی و قهرمانی کشور راه رسیدن به تیم ملی حضور و درخشش در لیگ است.
سال آینده مسابقات قهرمانی جهان و چندین رویداد دیگر برای تیم ملی در پیش است و طبیعی است که تیم ملی در این شرایط باید بدون انتخابی و قهرمانی کشور انتخاب شود. حالا سجاد مردانی، آرمین هادیپور، فرزان عاشورزاده، میرهاشم حسینی و خیلی از ستارههای دیگر تلاش دارند در لیگ برتر با یک تیم خوب قرارداد ببندند. آرمین هادیپور که برای حضور در لیگ برتر با تیم دانشگاه آزاد قرارداد بسته بود، قصد داشت امسال با قرارداد بهتری به تیم مس کرمان برود اما ترجیح داد در دانشگاه آزاد بماند و زیر نظر خلیفه کار کند.
حالا صحبت از پیوستن فرزان عاشورزاده به تیم مس کرمان است. البته مس کرمان قبل از این قرارداد خود را با سجاد مردانی قطعی کرده است. میرهاشم حسینی هم که چندی پیش به مبلغ قراردادها اعتراض داشت، با شهرداری ورامین روی شیاپچانگ حاضر میشود.
بقیه ملیپوشان و چهرههای مطرح تکواندو هم در تکاپو هستند تا در لیگ حضور داشته باشند. این تکاپو میتواند یک رقابت پرسود برای تیم ملی باشد.
ضمن اینکه حضور ستارهها در لیگ برتر میتواند باعث افزایش سطح لیگ شود.
چرا آمدن مربی آرژانتینی به سود پاریسنژرمن است؟
پوچتینو نه آرتتا است و نه سولشر
رابین بیرنر
موریسیو پوچتینو هنگامی که به عنوان مربی به پارک دپرنس برگردد، درمییابد که پاریسنژرمن با باشگاهی که در سال 2003 ترکش کرد بسیار متفاوت شده است.
پاریسیها در آن هنگام رو به افول بودند. آنها در لیگ یک یازدهم شده بودند و 14 امتیاز با لیون صدرنشین فاصله داشتند. به این ترتیب یک فصل دیگر را به دور از اروپا میگذراندند.
پوچتینو پایتخت فرانسه را بیسروصدا ترک کرد و به صورت آزاد به بوردو پیوست. در آن زمان، همه توجهها معطوف رونالدینیو بود که از پیاسجی به بارسلونا پیوسته بود.
پوچتینو حالا در شرایطی بهتر به پیاسجی برمیگردد. آنها در سه فصل اخیر قهرمان فرانسه شدهاند و حالا توماس توخل، مربیشان را پس از پیروزی چهار بر صفر مقابل استراسبورگ و تنها چهار ماه پس از تجربه اولین فینال لیگ قهرمانان تاریخشان اخراج کردهاند.
پیاسجی البته نزدیک بود از مسابقات این فصل لیگ قهرمانان حذف شود و در لیگ هم سوم است. آنها همچنین امیدوارند که بهترین بازیکن 15 سال اخیر، یعنی لیونل مسی را پس از پایان قراردادش با بارسلونا به خدمت بگیرند.
آمدن پوچتینو از جنبه دیگری نیز اهمیت دارد. او اولین مربی این یک دهه ریاست قطریها است که سابقه بازی در پایتخت فرانسه را دارد. این برای طرفداران قدیمی باشگاه اهمیتی نمادین دارد، ولی آمدن او از سمت دیگر به این معناست که پیاسجی میخواهد فاتح اروپا شود.
برخلاف اوله گونار سولشر، میکل آرتتا و آندرهآ پیرلو، انتخاب او به عنوان مربی جنبه احساساتی نداشته است. پوچتینو پیش از این خود را به عنوان یک مربی بزرگ اثبات کرده و سابقه بازی در پیاسجی هم تنها یک امتیاز برایش حساب میشود.
لوییس فرناندز که در دوران حضور پوچتینو به عنوان بازیکن، مربیاش بود، میگوید: «او خانه را میشناسد. او باشگاه را میشناسد اما از جنبهای دیگر، او میتواند به بهترین شکل با بازیکنان صحبت کند و کاری کند که آنها هم نظراتشان را بگویند. وقتی که مربی مانند موریسیو داشته باشید، دوست دارید برای او بجنگید.»
سایه او مدتی بود که بر سر پارک دپرنس دیده میشد. قرارداد توخل در پایان فصل منقضی میشد و پس از شکست مقابل بایرن مونیخ در فینال لیگ قهرمانان، احتمال رفتنش وجود داشت. رابطه او با لئوناردو، مدیر ورزشی باشگاه هم خوب نبود و در پنجره نقل و انتقالات بدتر هم شد، چرا که این مربی آلمانی علناً به این قهرمان جام جهانی 1994 تاخت.
زمانی که عملکرد تیم در چند ماه اول فصل افت کرد، اوضاع توخل هم بدتر شد. زمان اخراج او که پنج روز پیش بود، ممکن است از دید ناظران بیرونی غافلگیرکننده باشد اما این زمانی منطقی برای تغییر بود.
در جریان نقل و انتقالات ژانویه، بسیار سخت بتوان تیم را تقویت کرد و بازیکنان باارزشی را خریداری کرد. در نتیجه، پیاسجی تصمیم گرفت توخل را شش ماه زودتر از پایان قراردادش اخراج کند. این کار به آنها 7 میلیون یورو ضرر زد، ولی آنها مربی را جذب کردند که بسیاری از باشگاههای بزرگ که مربیانشان اوضاع متزلزلی دارند، او را در نظر داشتهاند.
کل کادر فنی باشگاه پاریسنژرمن عوض خواهد شد. این کار البته هزینههای خود را دارد که کمتر از قیمت خرید یک یا دو بازیکن با قیمت بالا برای نوسازی تیم توخل بود. پوچتینو به این مشهور است که بهترین عملکرد را از بازیکنان تیمش میگیرد. او تاتنهام را در حالی به فینال لیگ قهرمانان رساند که باشگاه در دو پنجره نقل و انتقالات قبلی حتی یک بازیکن هم جذب نکرده بود.
او همچنین در پنج سال حضور در اسپرز، بیش از 54 درصد بازیهایش در تمامی رقابتها را برد و سبک بازی تهاجمی و جنگنده او برای طرفداران باشگاه پاریسی که هم بازی زیبا میخواهند و هم نتیجه، جذاب است.
آمدن این بازیکن سابق نوولز اولد بویز و تیم ملی آرژانتین کمک میکند که پیاسجی بتواند مسی را متقاعد کند که کاتالونیا را ترک کند. پوچتینو یک خانه در کاتالونیا دارد.
البته چنین تغییرات بزرگی ریسکهای خود را هم دارد. نیمار و کیلیان امباپه نسبت به سبک بازی محبوب پوچتینو که مبتنی بر پرس سنگین است، چه واکنشی نشان خواهند داد؟ آیا این مربی میتواند بهترین عملکرد را از مدافعان کناری تیم جدیدش بگیرد؟ اگر نه، چه سیستمی را انتخاب خواهد کرد؟
اما این انتقال برای هر دو طرف خوب است و میتواند جایگاه پیاسجی را در میان بزرگان اروپا تثبیت کند. این همان باشگاهی نیست که پوچتینو 15 سال پیش ترکش کرد و همین نکته مثبتی است.
منبع: سایت گل
چرا مدیران زیربار حذف مربیان خارجی رفتند؟
جباری: لیگ بدون مربی وبازیکن خارجی آماتور است
حذف مربیان خارجی از فوتبال ایران پاک کردن صورت مسأله است. در فوتبال حرفهای چنین تصمیمهایی هیچ معنا و مفهومی ندارد. فوتبال زیر نظر فیفا برگزار میشود و یک ورزش کاملاً آزاد است و ما هم باید خود را ملزم به اجرای قوانین فیفا بدانیم. فوتبال ساختار و نظام مستقل به خود را دارد و سیاست را نباید در آن دخالت داد
حمیدرضا عرب
بیآنکه عجلهای برای ورود به دایره مربیگری داشته باشد در تلاش است به هر شکل ممکن بر دانش و آگاهیاش بیفزاید. مجتبی جباری اخیراً در کلاسهای دانشافزایی استاد جلال چراغپور حضور داشته و به نکات تازهای از علوم مربیگری در فوتبال دست یافته است. جباری قصد دارد همچنان به همین رویه ادامه دهد. او در عین حال که در این کلاسها شرکت کرده انتظار میکشد تا دوره آموزشی مربیگری A فوتبال نیز زیر نظر فدراسیون فوتبال برگزار شود تا او از این حیث هم صاحب عالیترین درجه مربیگری در فوتبال شود. اینطور که پیدا است جباری فعلاً بنای خود را روی یادگیری گذاشته و برخلاف برخی همقطارانش قصد ندارد در ورود به دایره مربیگری شتاب کند. او انتظار یک فرصت ایدهآل را میکشد تا ورودی توأم با موفقیت را در کارنامه مربیگریاش به ثبت برساند. آیا آقا مجتبی موفق خواهد شد؟
اخیرا کلاس هایی زیر نظر جلال چراغپور برگزار شده که شما متولی برگزاری آن بودید. آیا تفاوتهایی در این گردهمایی ها با دیگر سطوح آموزشی مشاهده می کنید که چنین جلساتی را پایه ریزی می کنید.
این دومین دوره کلاسها بود. ما در دوره قبل کلاس را با 18 نفر برگزار کردیم که بازخورد مثبتی داشت اما در این دوره بنا به تشخیص، افراد را محدودتر کردیم. با توجه به اینکه خودم تجربه حضور در این کلاسها را داشتم و مورد استقبال هم قرار گرفته بود و مطالب خوبی در این دوره آموزشی از سوی استاد چراغپور بیان میشود تصمیم گرفتیم دوباره این کلاسها برگزار شود. خوشبختانه حس رضایتمندی از برگزاری این کلاسها خیلی بالا است و نکاتی که گفته شد بسیار ضروری است. کسانی که در این دوره آموزشی شرکت میکنند اگر مطالب را خوب فرا بگیرند میتوانند در طراحی تمرین موفق باشند و خودشان تمرین طراحی کنند. این نکتهای است که شاید در دیگر کلاسها به آن اشاره نشود.
البته باید تأکید کنم که بعد از شرکت در این کلاسها به کسی مدرکی داده نمیشود و حضور در این کلاس صرفاً به جهت دانشافزایی است. شما وقتی بتوانی علم به وجود آوردن متد تمرینی را یاد بگیری تا حد زیادی بینیاز میشوی که خوشبختانه هدف اصلی برگزاری این دوره آموزشی هم همین است.
آقای چراغپوردرصحبت های خود گفته بود که شما بانی حضوردوستان در این کلاس ها هستی. می توانی توضیح بیشتری درباره ماهیت این کلاس بدهی.
ببینید برگزاری این کلاسها هیچ منافاتی با آنچه زیر نظر فدراسیون برگزار میشود ندارد. مثل این میماند که یک شخص هنرمند بخواهد در زمینه کاری خودش چنین کلاسی را برگزار کند. این کلاسها جنبه افزایش آگاهی دارد. باید تأکید کنم که این کلاسها در تقابل با هیچ کس نیست و هرکس میتواند چنین دورههایی را برگزار کند. حتی دیگر مربیان و مدرسان هم اگر چیزی برای ارائه دارند میتوانند به آنها که طالب علم بیشتر هستند این علوم را آموزش دهند. برگزاری این گردهماییها کمک به پیشرفت فوتبال است. شخصاً منتظرم کلاسهای دوره A فدراسیون فوتبال برگزار شود تا در آن شرکت کنم اما اعتقاد دارم که نباید خودمان را تنها به نشستن در کلاسهای مربیگری زیر نظر فدراسیون فوتبال محدود کنیم. به شدت در بخش یادگیری احساس نیاز میکنم و تا زمانی که احساس نکنم از یادگیری سیراب شدهام وارد گود نمیشوم. خیلی مهم است که یک بازیکن وقتی فوتبالش تمام میشود چطور به مربیگری برگردد. من حتی برای یادگیری از استاد چراغپور بارها تا شهر رشت هم رفتم تا خودم را به روز کنم.
جلال چراغپور یکی از تئوریسینهای بنام فوتبال ایران است و به قول معروف ذهن پری از علوم فوتبال دارد.
جای آقای چراغپور در ساختار فوتبال ایران واقعاً خالی است و وقتی کسی پای درسهایش بنشیند به این مهم پی میبرد. ایشان برای هر سؤالی یک جواب مناسب دارد و باعث میشود شاگردانش از پراکندگی ذهنی که برایشان ایجاد شده خلاص شوند. شاید خیلیها برای یادگیری به هر جایی که میشود ناخنک میزنند و مطالبی را گلچین میکنند اما حضور در این کلاسها باعث میشود به سمت حرفهایگری پیش بروی و از این پراکندگی خلاص شوی. اگر کسانی که مربی هستند در چنین کلاسهایی شرکت کنند علم و شناختشان بیشتر میشود. نگاهشان به تمرین دادن تغییر میکند. این کلاسها کمک میکند تمرین به وجود بیاورید و بدانید تمرین به چه دردی میخورد. من الان شناختم نسبت به نوع تمرین دادن تغییر کرده و با حضور در این کلاسها احساس میکنم کاملتر شدهام و بهتر میتوانم اوضاع را مدیریت کنم. آقای چراغپور واقعاً از لحاظ دانش فوتبال در سطح بالایی قرار دارند و حیف است که ایشان را به خوبی به کار نمیگیرند.
یادگیری را تا کجا ادامه میدهی؟ آیا ضرورت ندارد بالاخره از جایی کار عملی را شروع کنی و با تیمی استارت بزنی؟ خیلی از همقطارانت مربیگری را شروع کردهاند.
برای من زمان ورود خیلی مهم است. این موضوع را بارها گفتهام و روی آن تأکید دارم. مربیگری مسئولیت سبکی نیست. یک مربی در سرنوشت و آینده بازیکن، مربی و مدیران باشگاه تأثیرگذار است. در حال حاضر من در حال آماده شدن هستم. فکر میکنم زود است و از طرفی تجربه کاری دیگران را میبینم بیشتر احساس نیاز میکنم. باید دوباره تأکید کنم که نحوه ورود خیلی مهم است. بنابراین باید خوب یاد بگیرم تا بتوانم اوضاع را به خوبی مدیریت کنم.
یک اشتباه آینده مربیگریام را از بین میبرد. اگر درست تصمیم نگیرم دیگر شانسی برای ادامه مربیگری ندارم. نگاه من به مربیگری با دیگران متفاوت است. من به یک زمان ایدهآل فکر میکنم که بتوانم از پس کاری به این درجه از اهمیت برآیم. این خیلی مهم است که چه زمان ورود کنی که تداوم داشته باشد. قطعاً اگر زمان مناسب آن فرا برسد من هم تصمیم میگیرم ورود کنم اما الان زود است.
در لیگ بیستم مربیان جوان سکان هدایت تیمهای لیگ برتری را به عهده گرفتند. آیا عملکرد مربیان جوان در فوتبال ایران خوب بوده یا حضور آنها را چندان برای آینده فوتبال ایران مفید نمیبینی؟
مربیگری یک شغل متفاوت است . تغییرات صرفاً میدان دادن به جوانترها نیست و نباید این تصویر غلط به وجود آید که چون سن یک مربی پایین است بنابراین میتواند تحولاتی ایجاد کند. البته حضور جوانهای با دانش به فوتبال کمک میکند به شرط آنکه تعامل کند و حوصله مطالعه داشته باشد و بتواند مدلهای جدید را وارد فوتبال کند. رفتار متفاوتی را در بین جوانهای تازهوارد به عرصه مربیگری ندیدم، نه نوع گویش خاصی و نه از لحاظ فنی فوتبال متفاوتی که مبتنی بر ایدههای نو باشد. البته این حرف من به این معنا نیست که با ورود مربیان جوان به فوتبال ایران مخالفم. هرگز اینطور نیست اما جوانی باید همراه با تغییر و تحول اساسی باشد. ورود بیموقع برخی جوانها به دایره مربیگری در سطح اول فوتبال ایران باعث میشود خیلیها شانس خود را برای مربیگری در آینده از دست بدهند. من فکر میکنم بعضیها نه تنها کمکی به اعتمادسازی برای میدان دادن بیشتر به جوانها نکردند بلکه به نسل مربیان جوان ما لطمههای بسیاری هم وارد کردند و نگاهها را نسبت به نسل ما عوض کردهاند. این افراد در ورود خود به فوتبال عجله کردهاند و شاید هم انعطافپذیر نبودهاند. به هر حال دوران بازی با دوران فوتبال متقاوت است و باید به آن توجه ویژه داشت چون ادامه این روند باعث زمین خوردن فوتبال ما میشود. البته من امیدوارم در آینده جوان هابتوانند منشأ تغییرات شوند.
یکی از دلایلی که باعث شده من نشستن پای درس را جدی بگیرم همین موضوع است که میبینم جوانها نتوانستهاند تغییری شگرف در فوتبال ما ایجاد کنند. من در این مقطع احساس کردم حضور در این کلاسها به سودم خواهد بود. فوتبال ما نیاز به افرادی دارد که دانش فوقالعادهای داشته باشند تا سطح آن را بالاتر ببرند. نمیدانم چرا بعضیها خودشان را از آموختن بینیاز میبینند در حالی که همه ما باید خودمان را موظف به یادگیری بیشتر بدانیم. بعضیها فکر میکنند خیلی در فوتبال میدانند و خیلی مهم هستند اما عملاً چیزی برای ارائه ندارند. آنها دارند اشتباه فکر میکنند نقشه راه را گم کردهاند.
بنابراین از نشستن پای درسهای آقای چراغپور احساس خوبی داری، درست است؟
شخصاً از این اتفاقی که افتاده خیلی راضی هستم. تنها کاری که در این مقطع میتوانستم انجام دهم همین بود. من تأثیرگذاری این کلاس را لمس کردهام و امیدوارم چنین گردهماییهایی گسترش یابد. حضور در این کلاسها برای آنها که تشنه یادگیری هستند بسیار شیرین خواهد بود و امیدوارم این کار گسترش پیدا کند تا همه مربیان و بازیکنان از آن استفاده کنند.
در این میان حذف مربیان خارجی هم علامت سؤال بزرگی را در فوتبال ایران ایجاد کرد. مربیانی که از دانش کافی برخوردار بودند و به دلیل یک قانون عجیب کنار گذاشته شدند. این تصمیم هم در کاهش سطح فنی فوتبال ایران اثرگذار است؟
حذف مربیان خارجی از فوتبال ایران پاک کردن صورت مسأله است. در فوتبال حرفهای چنین تصمیمهایی هیچ معنا و مفهومی ندارد. فوتبال زیر نظر فیفا برگزار میشود و یک ورزش کاملاً آزاد است و ما هم باید خود را ملزم به اجرای قوانین فیفا بدانیم. فوتبال ساختار و نظام مستقل به خود را دارد و سیاست را نباید در آن دخالت داد. فوتبال ما نباید به خاطر برخی مدیران ناکارآمد مربیان خارجیاش را از دست میداد. کل فوتبال ایران را به خاطر اشتباه چند مدیر که فوت و فن قرارداد بستن با مربی خارجی را بلند نبودند زیر سؤال بردهاند. فوتبال در همه جای دنیا براساس تعامل بنا شده است. مگر میشود در فوتبال را بست و گفت مربی و بازیکن خارجی ممنوع؟! این تصمیم باعث شد تا فوتبال ما از جایگاه حرفهای خود به آماتور تنزل پیدا کند. عجیب است که مدیران در مقابل این تصمیم سکوت کردند و اجازه دادند قانون منع به کار گیری مربیان خارجی اجرا شود. سکوت در مقابل این تصمیم عدم توانایی مدیران را نشان میدهد. من این تصمیمها را غیرفوتبالی و خارج از دایره حرفهای فوتبال میدانم.
با وجود اینکه تأکید به یادگیری دارید آیا از استقلال برای شما پیشنهادی بوده؟
نه پیشنهادی نبوده.
بازیهای استقلال را رصد میکنی؟ شاید خیلیها دوست داشته باشند صحبتهای شما درباره وضعیت استقلال را بشنوند.
به دلایلی ترجیح میدهم فعلاً درباره وضعیت فنی استقلال صحبتی نکنم.
کنعانی زادگان:قهرمانیهای پرسپولیس رقبا را اذیت کرده که درباره تیم ما حرف می زنند
مستحق عنوان مرد سال آسیـــا هستم
مصاحبه
ناصرقراگزلو
محمدحسین کنعانی.زادگان، مدافع ملی.پوش پرسپولیس در کنار بازیکنان بزرگ دیگر نظیر شجاع خلیل زاده، سردار آزمون، مهدی طارمی و چند بازیکن دیگر نظیر سون کره.ای و اکرم عفیف و چند نام بزرگ دیگر جزو کاندیداهای مرد سال آسیا هستند. در این رابطه با محمدحسین کنعانیزادگان و اتفاقات ریز و درشتی که در این چند روز بر تیم و باشگاه پرسپولیس گذشته گفتوگویی اختصاصی داشتیم که در ذیل از نظرتان میگذرد.
در بازیتان مقابل نساجی بهسختی یک امتیاز از حریفتان گرفتید!
من کاری به بعضی از موارد حاشیهای ندارم که میگویند شرایط زمین عمدی به آن شکل بوده یا موارد دیگر، چون هدف ما انجام بازی عقبافتادهمان بود از همینرو اگر سیل یا هر اتفاق دیگری هم میافتاد ما باید بازی را انجام میدادیم که همین مهم را انجام دادیم. در واقع ما همقسم شده بودیم ببریم و پیروز شویم، اما شرایط زمین خیلی بد بود و سمت من اینقدر آب جمع و زمین باتلاقی شده بود که در نیمه اول فقط توانستم یک پاس به هافبک سمت خودم سیامک بدهم و باور کنید این کار را هم در حالی که سیامک پنجمتری من بود خیلی سخت انجام دادم چون شرایط زمین خیلی بد بود و اجازه نمیداد ما کارمان را خوب انجام بدهیم.
سرمربی نساجی هم با کنایه گفته بود هیچ تاکتیک و برنامه خاصی از نایبقهرمان آسیا در بازی مقابل تیمش ندیده.
من اسم ایشان را برای اولینبار است که میشنوم اما واقعاً در زمینی که بهجای فوتبال باید در آن شنا میکردی یا واترپلو بازی میکردی مگر امکان بازی یا ارائه تاکتیک بود؟ همه میدانند پرسپولیس تاکتیکیترین تیم ایران است و مالکیت توپ و پرس از جلو برنامه ماست، اما در زمین چمن مصنوعی که آب داخلش پر شده بود باید شنا و واترپلو میکردی و بازیکن میترسید پاس پنجمتری هم بدهد چون مدام ترس وجود داشت که توپ در آب گیر کند و به دست حریف بیفتد. در چنین شرایطی مجبورید توپ را به هوا ببرید و بازی هم پنجاهپنجاه میشود، با این وجود یکبار به دیرک دروازه نساجی زدیم و پنج شش موقعیت گل هم خلق کردیم و هفت هشت ضربه کرنر گرفتیم که از شانس بدمان فقط یکی از آنها گل شد. من فکر میکنم در مقابل یکی دو فرصتی که میزبان خلق کرد ما باید با پنج گل اختلاف نساجی را شکست میدادیم اما نشد و قسمتمان همان یک امتیاز در بازی عقبافتادهمان شد، از سوی دیگر همه میدانند اگر آن دیدار، بازی عقبافتادهمان نبود ما نباید در آن شرایط خیلی شدید بارندگی و زمین باتلاقی که آب در آن جمع شده بود بازی میکردیم اما چون بازی عقبافتاده بود باید بازی میکردیم و ما هم از دستور انجام بازی تمکین کردیم.
در یکی دو صحنه هم دریبلهای بدی از کریم اسلامی خوردی که کمتر از تو چنین صحنهای را دیده بودیم!
باور کنید بهدنبال بهانه آوردن نیستم. دقیقه یک یکبار و دقیقه 10 زانویم خیلی بد درد گرفت و خیلی ترسیدم که مبادا آسیب ببینم. باور کنید واقعاً ترسیده بودم. روی همین مسأله هم واقعاً با ترس زیاد بازی کردم چون نگران بودم آسیب ببینم و دوباره مشکلات رباط و مینیسک سراغم بیاید.
چرا بعضی مربیان و برخی تیمها معتقدند برنامهریزی به سود پرسپولیس است و سازمان لیگ را هم به جانبداری از پرسپولیس متهم میکنند؟
همه میدانند بعضیها دوست ندارند ما موفق شویم و برای همین هم هر کاری انجام میدهند پرسپولیس را زمین بزنند. همیشه حرف پشت قهرمان هست چون قهرمانیهای متعدد پرسپولیس در چند سال اخیر بعضیها را حسابی اذیت کرده و این همه قهرمانی متوالی برایشان قابل هضم نیست، اما ما کاری به این حرفها و جوسازیها نداریم و با عزم جزمتر و باقدرتتر فقط کار خودمان را انجام میدهیم و هرچه سازمان لیگ بگوید از آن تبعیت میکنیم. در بدترین زمین و شرایط جوی با مسجدسلیمان، نساجی و سایپا بازی کردیم. جدا از آنها همه دیدند در سیلاب باران با صنعتنفت هم بازی کردیم اما هیچ اعتراضی نکردیم در حالی که چالهچولههای زمین بازیمان با سایپا و شرایط سخت چند بازی دیگرمان را همه دیدند اما هیچ بهانهای نیاوردیم و مرد و مردانه رفتیم و جنگیدیم و بازی کردیم. در بین بازیهایمان هم فقط روز بازی و زمین بازیمان با شهرخودرو مناسب بود که با چند گل آن تیم را بدرقه کردیم. این حرفهایی که بعضیها میزنند بهانه است چون پوکر قهرمانی لیگ برتر و قهرمانیمان در جامها و نایبقهرمانیهایمان در آسیا که به شکل متوالی رخ داده بعضی تیمها را واقعاً اذیت کرده است.
در خصوص مرگ هوادار یاسوجی که سرمربیتان به دیدار خانوادهاش رفت چه صحبتی داری؟
از مرگ هوادارمان واقعاً همه تیم بشدت متأثر و ناراحت شدند. این خبر برای همه ما خیلی ناراحتکننده بود و در این بین واقعاً باید از سرمربیمان تشکر کنم که در حرکتی زیبا و جوانمردانه به یاسوج سفر کرد و از نزدیک با خانواده آن هوادار متعصب دیدار کرد و به آنها تسلی داد.
افسوس نخوردید که اگر جام قهرمانی آسیا را کسب میکردید آن اتفاق تلخ نمیافتاد؟
من که گفتم واقعاً از مرگ هوادارمان ناراحت شدیم چون هدف اصلی ما از هر موفقیتی خوشحال کردن دل هوادارمان است و اصلاً نمیخواهیم هیچ زمانی حتی یک هوادارمان هم از ما ناراحت و افسرده باشد. در فینال هم همه دیدند ما همه تلاشمان را انجام دادیم اما حریف اتفاقات و داور بازی نشدیم و در عین شایستگی برای کسب قهرمانی به عنوان نایبقهرمانی رسیدیم.
در خصوص مرد سال آسیا که شجاع بههمراه خودت، بشار، طارمی، سردار، سون و عفیف که جزو منتخبان هستید چه بازیکنی را برای این عنوان مستحق میدانی؟
خیلی سخت است که یک دفاع باشی و عملکردت به چشم بیاید چون معمولاً این همیشه مهاجمان هستند که با گلزنیهایشان کارشان بیشتر دیده شده و به چشم میآیند از همینرو واقعاً خیلی خوشحالم با وجود همه محدودیتهایی که یک بازیکن در پست دفاع میانی داشته و دارد نامم جزو کاندیداها قرار میگیرد و در سن 26سالگی جزو کاندیداها هستم. در تیم باشگاهیام چه در ایران و چه در آسیا کمترین گل خورده را پرسپولیس داشته به همین دلیل اگر حمل بر خودستایی و غرور شخصی نباشد با احترام به بقیه کاندیداها فکر میکنم واقعاً مستحق کسب عنوان مرد سال آسیا هستم. این اتفاق خوب یعنی کاندیدا شدنم را جدا از تلاش زیاد، مرهون کادر فنی تیممان و همه بازیکنان و همه عوامل تیم از تدارکات بگیرید تا کادر پزشکی و کادر فنی که همهجوره روی موارد فنی با من کار کردند تا به اینجا برسم میدانم. بازیسازی در خط دفاع و تمام ریزهکاریهای فنی در فوتبال مدرن نکاتی بودند که کادر فنیمان جزءبهجزء آنها را با من کار کردهاند. جدا از این همه موارد میخواهم بگویم خودم هم خیلی سرسختانه جنگیدیم و تسلیم نشدم چون شاید اگر بازیکن دیگری جای من بود دوبار رباط میداد یا مینیسکش دچار مشکل میشد و مشکلات دیگری گریبانگیرش میشد قید فوتبال را میزد اما من همه این سختیها را به جان خریدم تا خدا این عزت را به من عطا کرد.
در خصوص برنامه فشردهای که تا دربی پیشرو دارید چه نظری داری؟
ما دوست داشتیم با نساجی و ذوبآهن قبل از بازیهای آسیاییمان بازی کنیم که متأسفانه این امر برایمان مهیا نشد با این وجود با همه قوا میرویم که ذوبآهن را شکست دهیم و سه امتیاز حساس این دیدار را کسب کنیم.
بعضیها معتقدند دیگر شانس رسیدن به فینال آسیا به پرسپولیس نخواهد رسید.
اتفاقاً باز هم به فینال میرسیم. امسال هم برای کسب همه جامها از سوپرجام تا جام حذفی و لیگ برتر تلاش میکنیم و اتفاقاً خیلی هم قدرتمندیم و امیدوار به کسب موفقیت. هدف اصلی و اولویت اولمان هم کسب گلت قهرمانی یعنی پنجمین قهرمانی متوالی است که آن را تقدیم روح هوادار یاسوجی و بقیه هواداران میکنیم و برای کسب جامهای بعدی هم خیز برداریم.
اما امسال تعداد مساویهایتان خیلی زیاد شده و با تیمهایی مثل سایپا و مسجدسلیمان مساوی کردید و امتیازات بدی را از دست دادهاید.
شرایط بد در بازیهایمان مشکلساز شد اما من فکر میکنم با توجه به سه بازی عقبافتادهمان انشاءالله امتیازات خوبی میگیریم و به صدر میرسیم و وقتی هم به این مهم برسیم صدر را حفظ میکنیم و به تیم دیگری نخواهیم داد.
سران کمیته المپیک از شرایط راضیاند اما...
کشتی بهترین است یا بدترین؟!
وصال روحانی
سران کمیته ملی المپیک معتقدند کشتی یکی از بهترین دوران خود را طی میکند و این در تضاد آشکار با نظرات اهالی این ورزش قرار دارد.
علیرضا دبیر مرد اول اجرایی این ورزش نه تنها کمرش از فشار قروض نجومی فدراسیون خم شده، اعتقاد دارد دیگر به اندازه سابق از کشتی استقبال نمیشود زیرا مردم و رسانهها از آن تا حدی دور شده و فواید کشتی پنهان مانده است. سرمربیان تیمهای ملی کشتی آزاد و فرنگی از فقر امکانات و کمبود تدارکات در قیاس با آنچه در اردوی رقبای ما مشاهده میشود مینالند و مدیران سازمان لیگ کشتی و البته افراد حاضر در این پیکارها میگویند هرچند این لیگ به نتیجه نهایی رسید اما آنقدر «شلکن، سفتکن» روی آن اعمال شد که بهرههای فنی آن به حداقل رسیده. از درون این پیکارها نه پدیدههای آیندهساز پرشماری سر بر آوردند و نه تیمهای فاتح نویدی را برای ارتقای کل این ورزش دادند. فقط مسابقهای بود که به طور فشرده و مجتمع برگزار شد و وقتی پیکارهای کشتی قهرمانی جهان 2020 در صربستان لغو شد و تورنمنتی مندرآوردی به نام «جام جهانی انفرادی» جانشین آن شد، دیدارهای مراحل نهایی لیگ هم که قرار بود پس از اتمام قهرمانی جهان برپا گردد، جلو کشیده و در آذرماه اجرا شد و شتاب و ضربتی بودن این انتقال زمانی هم سبب شد بهرههای فنی به حداقل برسد.
اگر از غلامرضا محمدی بپرسید از درون لیگ کشتی آزاد چه بهرههایی جسته است، برخی تعریفهای نه چندان واقعی و بعضی کلی گوییهای رایج را خواهد گفت اما حقیقت امر این است که به هم ریختگی اوضاع و دشواریهای کرونایی بهرههای این لیگ را به حداقل رساند و محمدی از این صحنه خاص صاحب هیچ ایده بزرگ و تازهای برای تقویت تیم تحت امر خویش نشد و مشابه این رایزنی برای محمد بنا هم صدق میکند. هر دو مربی به درستی معتقدند تا حجم حضور ما در رقابتهای رسمی بینالمللی به طرز محسوسی فزونی نگیرد، در المپیک سی و دوم هم کارهای نخواهیم شد و با بستن درها به روی خودمان عملاً داریم «توکیو 2021» را به قتلگاه تازهای برای ورزش اول مملکت تبدیل میکنیم. ورزشی که هرچند در مسابقات قهرمانی جهان بارها و سالها درخشیده اما معمولاً به دلایلی در المپیکها نزول و سقوط محسوسی داشته است.
چه چیزی از این تأسفآورتر و هشدار دهندهتر که در فاصله فقط شش ماه و نیم تا شروع المپیک توکیو ترکیب هیچیک از تیمهای ملی آزاد و فرنگی ما در این مسابقات کامل نیست زیرا در چند وزن هنوز سهمیه نگرفتهایم و این برای ورزش که تمام دنیا باور دارد ما در آن به طور مادرزاد و ذاتی از بهترینها و یک الگو هستیم، واقعهای بس منفی است. درست است که ظهور کرونا و اوجگیری آن از بهمن و اسفند 1398 به این سو عامل اصلی خاموشی نسبی این ورزش در نزد ما و کم شدن سهمیهها و ناقص ماندن ترکیب تیمهای کشتی اعزامی ما به توکیو است اما این نه فقط یک مشکل مختص ما بلکه درد مبتلا به جامعه جهانی است و اگر آنها چارهای برای این موضوع اندیشیدهاند ما هم وظیفه داریم که چنین کنیم و گریزی از این قضیه نیست.
ستاد ملی مبارزه با کرونا با شروع مجدد تمرینات و خیل مسابقات رشتههایی که مصافهای تن به تن در بردارند، به سبب نقش بارزشان در سرایت بیماری «کووید 19» مخالف است و این طبعاً شامل کشتی هم شده اما وقتی حریفان درجه اول ما مسابقات کشتی داخلی خود را به راه انداخته و به قولی کرونا را دور زدهاند و مشغول تدارکاتی وسیع برای آوردگاه المپیک هستند، ما نیز باید چنین کنیم و پرهیز و گریزی از آن وجود ندارد و هرچه در این امر ضروری تأخیر بیشتری بیفتد، به ضرر ما و به سود روسیه، ترکیه، آذربایجان، اوکراین و ازبکستان خواهد بود که سایر کشورهای زبده این ورزشاند. برخی از آنها مجموعهای غیر قابل شمارش از مدالهای قارهای، جهانی و المپیک دارند ولی هنوز سیر نشده و در برنامهریزیهای خود که بر اساس کرونا و «یک جهان از نو تعریف و ترسیم شده» صورت میپذیرد، بهطور جدی به مدالهای مهم بعدی ورزش کشتی هم چشم دوختهاند و به جای اینکه تابع محض اتفاقات نامساعد فعلی و احتمالهای منفی بعدی باشند برای هر یک از حالتهای ممکن و متصور طرح ریخته و فکری کردهاند.
حاصل حضور بسیار مختصر و جمع و جور ایران در تورنمنت اخیر «جامجهانی انفرادی» در صربستان فقط یک برنز و یک مقام پنجمی بود و با اینکه انصراف آمریکا و ژاپن از پیکارهای جهانی صربستان دلیل اصلی لغو این مسابقات و جایگزینی آن با تورنمنت خلقالساعه مورد بحث بود اما باز اکثر کشورهایی که در آنجا به صحنه آمدند، در زمینه برداشتن گامهای تدارکاتی و تقویت خویش چند گام از ما جلو بودند.
اگر حال کشتی ما برخلاف اظهارنظر مسئولان ارشد ورزش چندان خوب نیست و به جای استقرار در «بهترین شرایط» چندان دور از «بدترین شرایط» نیستیم، به سبب دست روی دست گذاشتن اهالی کشتی در بسیاری از ماههای سال رو به اتمام فعلی و قطع حمایت اساسی و عملی سازمانهای ارشد ورزشی از این رشته است که با وجود بارها زمین خوردن در المپیکها بیشترین مدالهای این رقابتهای بزرگ را برای ما به ارمغان آورده است.
حضورهای هر از چندگاه مدیران ارشد ورزش در محل اردوهای کشتی (و سایر ورزشها) هرچند خوب و نشانه علاقهمندیهای موجود به سرنوشت آنها است اما کافی نیست و تنها چیزی که این ورزشها را آنقدر تقویت میکند که یک بار دیگر در قالبهای متقدرانه سابق خویش فرو بروند و صیاد مدالهای المپیک توکیو و المپیکهای بعدی باشند، تأمین خواستههای فنی، مالی و اجتماعی مربیان و ورزشکاران شاخص و سران این رشتهها است. وقتی دبیر و همراهانش دائماً تحت فشارهای اداری و کمبودهای مالی قرار دارند، قادر به تنظیم و اجرای برنامههایی نیستند که برای اعتلای مجدد کشتی به آن نیاز است. چطور میتوان کشتی را در بهترین شرایط توصیف کرد زمانی که ناامیدی ناشی از کمبود اردوهای تدارکاتی و قلت حضور در مسابقات بینالمللی پا بر گرده محمدی و بنا گذاشته و اشک آنها را در آورده. چگونه میتوان اوقاتی طلایی را برای آنها و شاگردان البته پرتلاششان در مردادماه 1400 در «توکیو» تصور کرد.
تصمیمات عجیب در فدراسیون معلق
بیخیال اوضاع بد بینالمللی!
ایران ورزشی- فدراسیون جودو، اگرچه تعلیق است اما با تصمیماتی که رئیس این فدراسیون میگیرد؛ هرازگاهی نگاهها را به سمت خود جلب میکند و حواشی را برای ورزش به وجود میآورد. این فدراسیون به واسطه اتفاقهایی که یک سال و اندی قبل در ژاپن افتاد، تعلیق شده و این روزها منتظر حکم دادگاه عالی حکمیت ورزش است اما حتی اضطرابهای ناشی از این شرایط هم دلیلی نشده تا این فدراسیون روزهای آرامی را داشته باشد.
آرش میراسماعیلی که گویا دوست دارد تصمیماتش سر و صدا به راه بیندازد، برای کمیته فرهنگی فدراسیون جودو، حکمی را زده که قابل تأمل است. حسین کرد میهن فردی است که از سوی آرش برای این مسئولیت انتخاب شده که همین انتخاب ماجراهای خاص خود را به همراه دارد. در حالی که فدراسیون جودو این روزها بیش از هر چیزی به آرامش و بیخبری نیاز دارد، میراسماعیلی برای کسی حکم زده که در حمله به سفارت عربستان نقش مؤثری داشته است. این حکم درست در شرایطی صادر شده که در تمام چند ماه قبل سعی شده اقدامات آرش میراسماعیلی و فدراسیون جودو در ارتباط با سعید ملایی و مسائلی که پیرامون عدم رویارویی با رژیم اشغالگر قدس به وجود آمده، غیر سیاسی جلوه کند و از این جهت خیال مسئولان فدراسیون جهانی و دادگاه حکمیت ورزش راحت شود. البته انتخاب حسین کرد میهن ارتباطی به این پرونده ندارد اما به هر حال وقتی هر اظهار نظری از سوی مسئولان فدراسیون جودو و ورزش کشور رصد میشود و ممکن است از آنها علیه ورزش ایران استفاده شود؛ چرا باید کاری کرد که حساسیت تازهای ایجاد کرد؛ بخصوص اینکه عدهای هستند که تمام تصمیمات و صحبتهای مسئولان ایرانی را زیر نظر دارند و در قالب اطلاعات طبقهبندی شده در اختیار فدراسیون جهانی جودو قرار میدهند!
در این شرایط چه ضرورتی داشته که آرش میراسماعیلی برای کمیته فرهنگی فدراسیونی که تعلیق است و اجازه انجام هیچگونه فعالیتی را ندارد؛ حکم بدهد. نمیتوانست صبر کند تا حداقل بعد از صدور حکم دادگاه حکمیت ورزش در اواسط ژانویه؛ تصمیماش را عملی کند. حالا بماند که آیا این فرد اصلاً مناسب چنین سمتی است یا خیر؟
وسواس جباری، یادآور خلأ آموزش در فوتبال ایران
زیدان ایرانی در مسیر صعبالعبور یادگیری
گزارش
آرمن ساروخانیان @armen7791
مجتبی جباری در لیگ نوزدهم دوره کوتاهی به کادر فنی گلگهر اضافه شد، ولی با تغییر سرمربی تیم سیرجانی این همکاری به پایان رسید. حالا که مصاحبه جباری را مرور میکنیم، شاید خودش هم از این قطع همکاری خیلی ناراضی نباشد. او به این باور رسیده که بهتر است پیش از ورود جدی به دنیای مربیگری دستش پر باشد و برای شاگردانش و فوتبال ایران حرفهای تازهای برای گفتن داشته باشد. برای همین است که به کلاسهای مربیگری فدراسیون قناعت نمیکند و میخواهد از هر موقعیتی برای بالا بردن شناختش از این حرفه پیچیده و پرمسئولیت استفاده کند. او به تازگی در کلاسهای دانشافزایی جلال چراغپور شرکت داشت و دومین دوره این کلاسها هم ظاهراً به پیشنهاد خودش برگزار میشود.
تعداد زیادی از همنسلان جباری وارد چرخه مربیگری فوتبال ایران شدهاند و او هم به لطف سابقه و شهرتش میتوانست تیمی بگیرد، ولی با همان سختگیری دوران بازیاش نمیخواهد بدون پشتوانه نظری کافی روی نیمکت بنشیند. او در بخشی از مصاحبهاش درباره حضور مربیان جوان در صحنه اول فوتبال ایران که بخشی از آن نتیجه محدودیت ورود مربیان خارجی است، میگوید: «نباید این تصور غلط به وجود بیاید که چون سن یک مربی پایین است بنابراین میتواند تحولاتی ایجاد کند. البته حضور جوانهای با دانش به فوتبال کمک میکند به شرط آنکه حوصله مطالعه داشته باشند و بتوانند مدلهای جدید را وارد فوتبال کنند. در بین جوانهای تازهوارد به عرصه مربیگری رفتار متفاوتی را ندیدم، نه نوع گویش خاصی و نه از لحاظ فنی فوتبال متفاوتی که مبتنی بر ایدههای نو باشد.»
مربیان رده بالا در فوتبال ایران قراردادهای خوبی دارند و وسوسه نشدن جباری در برابر پیشنهادات و ادامه مطالعهاش در این حوزه شایسته تحسین است، ولی از طرف دیگر ضعف بخش آموزش در فوتبال ایران را یادآوری میکند. در سالهای گذشته فوتبال ایران هزینه زیادی برای استخدام مربیان خارجی پرداخته، ولی برنامه ویژهای برای آموزش مربیان جوان نداشته. متأسفانه آسانگیری در اعطای مدرک که در بخشهای دیگر میبینیم به فوتبال هم سرایت کرده و هرچند فدراسیون فوتبال با برگزاری دورههای کوتاهمدت خروجی پر و پیمانی دارد، ولی در میدان عمل متأسفانه اکثر این مربیان به دانش کافی مجهز نشدهاند و نتیجه این روند فقر فنی است که پس از رفتن مربیان خارجی در لیگ برتر میبینیم.
جباری در دوره بازیاش لقب زیدان را داشت و مسیری که برای ورود به دنیای مربیگری انتخاب کرده هم یادآور روزهای اول کار سرمربی رئال است. ستاره فوتبال فرانسه بعد از بازنشستگی سه سال را صرف حضور در کلاسهای مربیگری و سر زدن به تمرینات تیمهای مختلف کرد؛ از حضور در کنار گی لاکومب، اولین مربیاش در کن تا زیر نظر گرفتن تمرینات گواردیولا در بایرن مونیخ و سر زدن به تمرینات و بازیهای مارسی با مربیگری بییلسا. زیدان بعد از پشت سر گذاشتن این دوره طولانی روی نیمکت تیم دوم رئال نشست و مدتی هم دستیار آنچلوتی در تیم اصلی شد تا اینکه فلورنتینو پرز هدایت رئال مادرید را به او سپرد. برای جباری و سایر مربیان جوان ایرانی فرصتی برای نشستن پای کلاس مدرسان خارجی یا حضور در تمرینات تیمهای بزرگ فراهم نشده، ولی او خودش گاهی برای پیدا کردن پاسخ سؤالاتش به رشت میرود و با جلال چراغپور ملاقات میکند.
رسیدن به نیمکتها در فوتبال ایران کار تقریباً آسانی است، ولی برای اینکه حرف تازهای داشته باشید کار دشواری دارید. جباری متوجه خلأ آموزش در فوتبال ایران شده و برای اینکه به قول خودش «از یادگیری سیراب شود» این سختیها را به جان میخرد. در آستانه انتخابات فدراسیون فوتبال باید از مدعیان رسیدن به ساختمان خیابان سئول پرسید که آیا آنها هم متوجه این خلأ شدهاند و برنامهای برایش دارند؟
فدراسیون فوتبال همچنان به دنبال راهی برای اهمیت ندادن به سیستم کمکداور ویدئویی
از دوربینهای جادهای تا اسپانسر برای VAR خارجی
گزارش
بهناز میرمطهریان @mirmotaharian
فینال لیگ قهرمانان آسیا و لطمهای که بازیکنان پرسپولیس از ناآشنایی با فوتبال بازی کردن زیرنظر سیستم کمک داور ویدئویی(VAR) خوردند، تنها بخشی از هشداری بود که فدراسیون فوتبال نیاز داشت تا بداند جای VAR تا چه اندازه در فوتبال به اصطلاح حرفهای ایران خالی است. پیش از آن هم البته نشانهها برای پی بردن به این موضوع کم نبود؛ اگر مسئولان فدراسیون فوتبال چشم خود را به این موضوع نمیبستند و VAR را اولویت فوتبال میدانستند.
به جای VAR اما آمدند از داوران پشت دروازه استفاده کردند تا بلکه به این واسطه اشتباهات داوری را کاهش دهند و نیاز مبرمی که داوری به این تکنولوژی دارد را کمرنگتر جلوه کنند. به گواه داوران وسط اما داوران پشت دروازه هیچ کمکی به بهبود وضعیت داوری نمیکردند. در واقع داوران پشت دروازه فراتر از همان عنوان «داوران اضافه» نیستند که در لیست اسامی داوران اعلام شده از سوی دپارتمان داوری به آن اشاره میشود.
هرچند علیرضا سهرابی، رییس دپارتمان داوری در گفتوگو با ایران ورزشی این موضوع را منکر میشود و میگوید: «من قرار نیست عملکرد داوران پشت دروازه را در دوره قبل نقد کنم. اگر هم داوری معتقد بوده این داوران کمکی به او نمیکردند، نظر شخصیاش بوده است. در مجموع اما دلیل حضور این داوران کمک به داور است. اگر هم این داوران حذف شدند به خاطر پروتکلهای بهداشتی سازمان لیگ بوده نه بدون کاربرد بودن آنها. حالا که پروتکلها به خوبی در مسابقات رعایت میشود، تصمیم گرفتیم دوباره از داوران پشت دروازه استفاده کنیم. البته که داوران پشت دروازه به هیچ عنوان قرار نیست جایگزین VAR در فوتبال ما باشند.»
اگر داوران پشت دروازه قرار نیست در جهت کم شدن اشتباهات داوری و سرپوش گذاشتن بر نیاز فوتبال ایران به VAR باشند، پس میتوان امیدوار بود که فدراسیون فوتبال تلاشی در جهت خرید این تکنولوژی انجام دهد؟ یا بار دیگر نمایش جایگزینی نمونههای داخلی VAR و تأیید نشدن آن از سوی فیفا به اجرا در میآید تا فدراسیون نشان دهد در این زمینه بیکار ننشسته است؟ شرکتی داخلی که همان زمان هم نقش واسطهگری خود را برای ورود نمونههای بیکیفیتتر خارجی به خوبی انجام نداد و تخصص اصلیاش به گواه برخی مسئولان فدراسیون فوتبال دوربینهای جادهای بود!
فدراسیون فوتبال مدعی است که پروسه VAR همین حالا هم در حال پیگیری است و وقتی زمان مناسب آن برسد دربارهاش اطلاعرسانی خواهد شد. فدراسیون در چه مرحلهای از انجام این پروسه است؟ تأمین اسپانسر برای خرید تکنولوژی VAR؟
سؤال اساسی اما این است که آیا میتوان به پیدا شدن اسپانسر و مجهز شدن فوتبال ایران به این سیستم امیدوار بود؟
حیدر سلیمانی، کارشناس داوری فوتبال ایران اما به خبرنگار ایران ورزشی میگوید: «اگر به اسپانسر پیدا کردن باشد که همین حالا هم داوران اسپانسری برای تبلیغات روی پیراهنشان دارند. آیا درآمد حاصل از این اسپانسر صرف هزینههای داوران میشود؟ فدراسیون فوتبال به اندازهای مشکل مالی دارد که حتی درآمد حاصل از اسپانسر پیراهن داوران را هم در اختیار آنها قرار نمیدهد و دپارتمان و کمیته داوران برای پرداخت حقوق داوران دچار مشکل هستند.»
او تأکید میکند که ورود سیستم VAR به فوتبال ایران به دو دلیل امکانپذیر نیست: «اول اینکه فدراسیون فوتبال در شرایط فعلی به هیچ عنوان در شرایط مالی قرار ندارد که حتی بتواند از درآمد اسپانسری که برای ورود VAR پیدا شود، چشمپوشی کند! هزینه این سیستم برای هر ورزشگاه چیزی حدود 400 هزار دلار است که با بالا رفتن قیمت ارز، هزینه آن برای فوتبال ایران بیشتر از قبل است. دلیل دوم این است که به خاطر تحریمها، شرکتهای خارجی حاضر نمیشوند برای نصب تجهیزات خود به ایران بیایند و ورزشگاههای ایران را مجهز کنند. همانطور که در لیگ والیبال هم از تصاویر ویدئویی استفاده میشود، نه VAR! ضمن اینکه مسئولان فدراسیون هم به قدری درگیر انتخابات و جمع کردن رأی هستند که هیچ اقدامی در این زمینه انجام نمیدهند. اگر هم قرار باشد کاری در این راستا انجام شود، حداقل به این فصل نمیرسد.»
لیگ برتر فوتبال ایران هر هفته با مشکلات عدیدهای از نظر داوری مواجه است. داوران بارها نشان دادهاند در تصمیمگیریهای خود به این سیستم ویدئویی نیاز دارند اما فدراسیون فوتبال همچنان کوچکترین اولویتی برای این موضوع قائل نمیشود.
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|
مجری :
شرکت نوآوران تارنماگستر